جای خالی تاریخ تولد حکیم فردوسی
یکم بهمن ماه مدتی است به عنوان روز تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی در نظر گرفته می شود. روز ۳ دی ماه نیز از نظر برخی فردوسی شناسان و با تکیه بر اشعار او به عنوان تاریخ تولد فردوسی در نظر گرفته شده است. اما در حقیقت متاسفانه هیچ سند قطعی در اثبات این ادعاها وجود ندارد و جای تاریخ تولد حکیم فردوسی ، نگارنده شناسنامه ملی ایرانیان ، هنوز در پایگاه های اطلاعاتی مانند ویکی پدیا خالی است.
دكتر محمدجعفر یاحقی، استاد ادبیات حماسی دانشگاه فردوسی مشهد در خبرگزاری ایرنا اظهار داشت: در چارچوب زندگی اجتماعی و فرهنگ قرون گذشته قید كردن روز دقیق تولد افراد دارای اهمیت نبوده لذا در مورد فردوسی نیز این چنین بوده است.
حتی سال تولد این بزرگمرد تاریخ ادبیات ایران پس از بررسی های متعدد با زحمت در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی مشخص شد بنابراین تعیین روز دقیق تولد فردی در یك هزار سال پیش هرچند هم این فرد شاخص باشد به هیچ وجه امكان پذیر و شدنی نیست.
وی افزود: هیچ سند تاریخی در این زمینه که یکم بهمن ماه زادروز فردوسی است وجود ندارد و نام بردن از این روز به عنوان زادروز حکیم فردوسی صرفا بر اساس محاسبات سرانگشتی، غیرعلمی و غیر رسمی صورت گرفته است. بر اساس چنین محاسباتی سومین روز دی ماه نیز به عنوان روز تولد فردوسی مورد اشاره قرار گرفته در حالی كه این تاریخ نیز هیچ سندیتی ندارد.
دكتر فرزاد قائمی از دیگر اعضای هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد عنوان می کند :
شاهنامه فردوسی ‘شناسنامه ملی ایرانیان’ است و هویت ایرانی را مطرح می كند بنابراین باید از این اثر هنری به عنوان مظهر هویت ایرانی نام برد و محافظت كرد. بر این اساس بزرگداشت این شاعر شهیر پارسی گو نیاز به تاریخ زادروز و سال تولد ندارد بلكه می بایست او و اثر سترگش را در هر زمان ممكن با هدف صیانت و معرفی هرچه بیشتر وی به نسلهای جدید پاسداشت.
فردوسی دهقان زاده ای از روستای پاژ
ابوالقاسم حسن منصور معروف به ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ ق در روستای پاژ خراسان به دنیا آمد.
پاژ نام روستایی است که در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی مشهد و در تقاطع جاده کلات و کارده است.
فردوسی از دهقان زادگان زمان خود بود. در تاریخنگاری نظامی عروضی سمرقندی که ۱۵۰ سال پس از فردوسی نوشته شده است به این موضوع اشاره دارد که:
«ابوالقاسم فردوسی از دهقانان توس بود و از دیهی (دهی) که آن دیه (روستا) را پاژ خوانند و از ناحیت (ناحیه) تابران (توس) است؛ آن ده، بزرگ است و از وی هزار مرد بیرون آید. فردوسی در آن دیه (روستا)، شوکتی تمام داشت.»
واژه ‘دهقان’ تاريخچه پيچيدهاى دارد و نه تنها در طول قرنها، بلکه در همان روزگار فردوسى نيز به معنىهاى گوناگونى اطلاق مىشده است. در روزگار پيش از اسلام، رئيس طبقه کشاورزان را ‘دهقان’ مىگفتهاند. ولى در دوران اسلامى به بزرگان ايران دهقان گفتهاند. ملکالشعراء در کتاب تاريخ سيستان، آورده است: گاهى پادشاه يک ناحيه کوچک هم دهقان ناميده مىشده است. در روزگار فردوسى بيشتر اعيان و اشراف خراسان را دهقانان تشکيل مىدادهاند. اغلب اينان داراى چند يا يک روستا يا لااقل داراى زمين و آب کشاورزى بودهاند.
فردوسى جائى واژه دهقان را به معنى کسى که برتر از کشاورز است و جائى ديگر به معنى کسى که به دست خود کشت مىکند بهکار برده است. در بعضى از مآخذ نوشتهاند:
دهقانان با جامههاى خود از مردم عادى ممتاز بودند؛ کمربند زرين بر ميان مىبستند و در قلعهها زندگى مىکردند.
از دیگر سو دهقانان به آداب و رسوم و سنتها و داستانهاى باستانى ايران علاقه مىورزيدند. بسيارى از سنتها و داستانهاى کهن ايرانى را اين گروه نگهدارى کرده و به آيندگان سپردهاند. چنانکه فردوسى برخى از داستانهاى شاهنامه را از قول دهقان نقل مىکند:
ز گفتار دهقان يکى داستان بپيوندم از گفته باستان
به گزارش مورخین هرچند فردوسی دهقان زاده بود و خود مال و مکنت بسیار داشت اما بخش عمده اموالش را در راه سرودن شاهنامه صرف کرد. در نهایت تلاش او، مورد پذیرش شاه محمود غزنوی قرار نگرفت . برخی علتش را تقابل مذهبی میان فردوسی و شاهمحمود دانستند. درباره مذهب فردوسی، سخنان مختلفی بیان شده است. عبدالجلیل قزوینی اولین کسی است که در کتاب النقض، فردوسی را شیعه دوازده امامی معرفی میکند.
فردوسی در شاهنامه اشعاری را درباره اهل بیت خصوصا علی(ع) آورده است، از جمله:
که من شهر علمم، علیم در است درست این سخن قول پیغمبر است
سر انجمن بد ز یاران علی که خواندش پیمبر علی ولی
همسر و فرزندان
درباره فردوسی تا پیرامون سال ۳۶۷ ق که دست به سرایش شاهنامه میزند، آگاهی زیادی نداریم، جز همین اندازه که پسر اودر سال ۳۵۹ ق به دنیا آمده بود. پس فردوسی باید در سال ۳۵۸ ق یا پیش از آن ازدواج کرده بوده باشد. درباره زن فردوسی گزارشی در دست نیست. برخی از پژوهندگان همچون یغمائی، بهارو صفا حدس میزنند که زنی که فردوسی در خطبه داستان بیژن و منیژه از او نام میبرد زوجه فردوسی است. این حدس بعید نیست، ولی او میتواند دلدار خیالی فردوسی نیز باشد، در صورتیکه این زن را زوجه فردوسی بدانیم، پس زن فردوسی سواد خواندن داشت و چنگ مینواخت، یعنی او مانند خود فردوسی از یک خانواده دهقان و از تربیت دختران طبقه دهقانان، از جمله سوادآموزی و برخی هنرهای ظریفه برخوردار بود. برای مقایسه بنگرید به سرگذشت دختران دهقان برزین)
در خطبه پادشاهی هرمزد فردوسی شکوه میکند که “نگار” او که بهار او بود رفته و با رفتن او باغ را دیگر آرایشی نیست.
نگارا، بهارا، کجا رفتهای که آرایش باغ بنهفتهای
احتمال ضعیفی هست که فردوسی در اینجا اشاره به درگذشت زن خود کرده باشد. دویست بیتی پیش از آن، در پایان پادشاهی انوشیروان، فردوسی از ۶۱ سالگی خود سخن میگوید. و اگر حدس ما درباره اشاره فردوسی به درگذشت زن خود درست باشد و فردوسی پادشاهی هرمزد را پس از پادشاهی انوشیروان سروده باشد، پس زن فردوسی باید در سال ۳۹۰ ق یا پیش از آن درگذشته باشد.
فردوسی دارای پسری بود که در جوانی در ۳۷ سالگی درمیگذرد و در این سال فردوسی ۶۷ سال داشت.
پس پسر او در ۳۵۹ ق یعنی در ۳۰ سالگی فردوسی به دنیا آمده و در سال ۳۹۶ ق درگذشته بود. به گزارش نظامی عروضی
فردوسی دختری نیز داشت که پس از مرگ فردوسی هنوز در حیات بود.
آرامگاه
حکیم طوسی پس از فوت به دلیل مذهبی که داشت مورد بی مهری قرار گرفت. بنابر نقل منابع تاریخی، دفن فردوسی در قبرستان مسلمانان، با ممانعت شخصی به نام ابوالقاسم گرگانی روبرو شد که معتقد بوده فردوسی در شعرهایش کفار و زرتشتیان را ستایش کرده است.
در سده بیستم افسانه زندگی فردوسی به کارِ سیاستپیشگان هم آمد. رضاشاه، که مرام ملیگرایی تبلیغ میکرد، شیفته فردوسی بود.
پیدایش ملّیگرایی در صد سال گذشته ، پژوهشگران و اندیشمندان را بر آن داشت تا درخواست ساخت آرامگاهی درخور و شایسته برای سراینده ملی و نگاهبان هویت و تاریخ ایران، از دولت داشتهباشند. عبدالحسین خان سردارمعظم ملقب به تیمورتاش نخستین کسی بود که کوشش عملی برای ساخت آرامگاه را آغاز کرد.
او در دوازدهم مرداد ۱۳۰۳ در زمانی که نماینده نیشابور در مجلس شورای ملی بود، خواهان تصویب بودجهای برای ساخت آرامگاه فردوسی شد. در طرحی که به مجلس داد بیان داشت :
” هر ملتی مکلف است که نسبت به مفاخر تاریخی خود ابراز علاقهمندی کرده و از بروز قدردانی خودداری نکند. قدر و رتبه حکیم ابوالقاسم فردوسی که مایه فخر ایران تنها نبوده، بلکه یکی از مفاخر بشریت محسوب است، بر کسی مستور نیست و سزاوار نخواهد بود که مدفنش در حال حالیه و تقریباً از بین رفته و محو شود و با سایر خرابههای شهر طوس تفاوتی نداشته باشد”
ملکالشعرای بهار که او نیز در همان مجلس به عنوان نماینده تبریز حضور داشت، چندین نوشتار درباره نیاز به ساخت آرامگاه نوشت و از رضاخان که نخستوزیر بود، درخواست کرد که ملّیگرایی خود را با ساخت آرامگاه فردوسی نشان دهد. او نوشت: «در غیر این صورت، ما مردمان خراسان خود این کار را انجام خواهیم داد.» اما تا اواخر این دوره از مجلس، تدبیری برای تأمین هزینه ساخت آرامگاه در نظر گرفته نشد تا اینکه در اول بهمن ۱۳۰۴به پیشنهاد شیخالرئیس افسر نماینده سبزوار، ماده واحدهای از تصویب مجلس گذشت که تمبری به یادبود هزاره فردوسی چاپ شود و درآمد آن به ساخت آرامگاه فردوسی اختصاص یابد.
طرح اولیه آرامگاه فردوسی، سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۳، پیش از این تاریخ مقبره فردوسی چندین بار ساخته و ویران شده بود.
خانه ای منتسب به فردوسی در پاژ
در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ نخستین گمانهزنی باستانشناسی به منظور بازشناسی علمی روستای قدیمی پاژ از سوی دفتر حفظ و احیای محوطههای تاریخی معاونت میراث فرهنگی استان خراسان رضوی انجام شد که منجر به شناسایی قلعهای بزرگ به اندازه تقریبی ۴۵ در ۶۵ متر و ارتفاع ۱۲ متر در میانه روستای کنونی پاژ شد. بر پایه اسناد موجود، بنیاد این قلعه در سدههای نخستین دوره اسلامی بوده و اواخر دوره قاجار نیز چندین خانه روی بقایای تاریخی آن ساخته شده است. از جمله این خانهها یک باب منزلی است که در سمت شرق قلعه و بلندتر از دیگر ساختمانهاست.
بنابر اظهار نظر معتمدین روستای پاژ، خانه یاد شده حدود ۹۰ سال پیش به دستور کدخدای روستای پاژ به نام کریماله اسدی به وسیله یک استادکار از مشهد ساخته شده است؛ این خانه دارای یک اتاق ۳ در به اندازه تقریبی ۳ در ۵ متر و با دیوارهای خشتی و گلی و گچاندود است که بهعنوان تنها فضای نشیمن خانه هنوز باقی مانده است. همین خانه که اکنون به خرابهای تبدیل شده از دید گردشگران به خانه فردوسی مشهور شده است.
کنگرههای بزرگداشت فردوسی به نام پاژ
بنیاد فردوسی برای آن که بتواند مردم، پژوهشگران و مدیران کارگزار فرهنگی را نسبت به وضعیت نابسامان روستای پاژ، آگاه نماید هر ساله در اردیبهشت ماه کنگرههایی جهانی در سالروز بزرگداشت فردوسی را به نام پاژ برگزار مینماید تاکنون این کنگره در دانشگاه خواجه نصیرالدین توسی، دانشگاه فردوسی و مجتمع آموزش عالی دکتر شریعتی و مجموعههای فرهنگی تاریخی سعدآباد و نیاوران، موزه رضا عباسی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرهای تهران و مشهد و مرکز کنسرت هاوس شهر برلین آلمان، برگزار شدهاست.
تا کنون با پیگیریهای بنیاد فردوسی برای همیاری در بازسازی روستای پاژ، زادگاه فردوسی با آن که این موضوع در اساسنامه این سازمان مردمنهاد، پیشبینی شدهاست، هنوز هیچ نهاد دولتی اجازه فعالیت به بنیاد فردوسی را برای راهاندازی طرح های فرهنگی در این روستا، صادر ننموده است.